معین بهونه زندگیممعین بهونه زندگیم، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 16 روز سن داره
پیوند عشق ما پیوند عشق ما ، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره

معین عشق مامان و بابا

نقاشی های یادگاری

نفسم چندتا از نقاشی هایی که کشیدی و ازشون عکس گرفتم . برات یادگاری میزارم   بابارضا رفته بود ماموریت این عکس و کشیدی و اون کوچولو خودتی که تو بغل بابارضایی     ...
27 مرداد 1397

آرزوی دریا تا صبح برآورده شد

هر انسانی عطری خاص دارد گاهی برخی عجیب بوی خدا میدهند ... مثل پدر و مادر وقتی پنجشنبه ظهر میگی دوست دارم برم دریا و بخوابم و صبح کنار دریا باشم . دو تا فرشته تصمیم میگیرن که این کار و برات انجام بدن . وقتی شب خوابیدی با همه کارهایی که داشتن ساعت 1:30 اومدن ببرن تا صبح که چشمت و باز میکنی کنار دریا باشی .97.5.26 باباجون و آناجون ممنون که کلی حواستون به معین هست       ...
27 مرداد 1397

ثبت نام برای پیش دبستانی

پسرم ، دلبندم، نازنینم زود بزرگ نشو مادر... کودکیت را بی حساب می خواهم و در پناهش جوانیم را ! زود بزرگ نشو فرزندم .... قهقهه بزن ، جیغ بکش ، گریه کن ، لوس شو ، بچگی کن ، ولی زود بزرگ نشو تمام هستی ام .... آرام آرام پیش برو ، آن سوی سن و سال هیچ خبری نیست گلم. هرچه جلوتر می روی همه چیز تـندتر از تو قدم بر می دارد. حالا هنوز دنیا به پای تو نمی رسد از پاکی . الهی هرگز هم قدمش نشوی هرگز! همیشه از دنیای ما آدم بزرگ ها جلوتر باش ، یک قدم ، دو قدم ، ولی زود بزرگ نشو پسر زمستانی من . آرام آرام پیش برو گلم. آنجا که عمر وزن می گیرد دنیا به قدری سبک می شود که هیچ هیجانی برای پیمودنش نخواهی داشت. آن سوی سن و سال خبری نیست ... کودکی کن ، از...
27 مرداد 1397

خونه قدیمی خداحافظ

چند وقت بود می گفتی خونمون و بفروخیم عاشق این حرف زدن خوشگلتم. البته سال پیش خونمون و فروخته بودیم و عسلم بی خبر بود . بالاخره خونمون و 97.4.25 تحویل دادیم . چند تا عکس یادگاری برات می زام . تو این خونه شما نفس و خدا جون بهمون هدیه داد . خاطراتی خوبی از شما تو این خونه داشتیم .   یه یادگاری از کارهای فوق العاده شما     ...
27 مرداد 1397

همراهی مامانی در نمایشگاه و جشنواره

معمولا با شروع تابستون کارهای مامانی هم بیشتر میشه . چهارم تیر ماه شروع نمایشگاه صنایع دستی عشایر بود و گل پسرم هم در کنار مامانی بود و همراهی می کرد . نقاشی خوشگل عمرم تو ایستگاه نقاشی نمایشگاه           جشنواره خلخال   ...
15 مرداد 1397

اول تابستون و شروع ورزش

با شروع تابستون گرم ما هم یه تصمیم گرم گرفتیم و دل بند مامانی و ثبت نام کردیم ژیمناستیک . اولش که ندیده بودی یکم مخالفت کردی ولی وقتی رفتیم و دیدی خداروشکر خیلی خوشت اومد و این باعث شد دوستای دوقلوت هم تشویق کنیم که بیان شروع کلاس ها از سوم تیر ماه   ...
15 مرداد 1397

پایان مهدکودک

عزیز مامان چند ماهی که مهدکودک رفتی شکر خدا خاطره خوبی برات شد . من هم خیالم راحت شد که پسرم سازگار هست و خوب کنار اومد با بچه ها و مربی گلشون خانم خانی عزیز. خانم مدیر هم کلی راضی بود از شما گل پسرم .  به درخواست مامانی یه عکس پایان تحصیلی هم از شما در کنار بچه های پیش دبستانی گرفتن .  ممنون از مامان پارسا و پوریا عزیز به خاطر معرفی مهد شاپرک . واقعا راضی بودم   روز معلم ...
15 مرداد 1397

تجربه اولین آزمون

قرار شد بین کل دانشمند کوچولوها یه آزمون برگزار بشه البته اجباری در کار نبود به خاطر اینکه تجربه ای داشته باشی شما رو ثبت نام کردم. الهی دورت بگردم که وقتی من از ساختمون خارج شدم ترسیده بودی و یکم حالت بد شده بود البته یه کوچولو سرما خوردگی هم داشتی که دست به دست هم دادن و بووووومب اول خرداد ماه 1397 ...
15 مرداد 1397

سفر آستارا

به درخواست گل پسرم یهویی با بابا رضا رفتیم آستارا . کلی خوش گذشت . از وقتی رفتیم تو آب بودی تا برگردیم . یه نکته : این بلوزی که تنت هست به انتخاب خودت خریدیم . انقدر خوشحال بودی . معمولا تو خریدها نظر خود شما مهمه ولی این و از دور خودت و دیدی و درخواست خریدش و دادی           ...
15 مرداد 1397